گفتگو درباره واژه گزارش تخلف روی پیچیدن نویسه گردانی: RWY PYCYDN روی پیچیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) روی برگرداندن . روی گردان شدن . اعراض کردن : من از تو روی نپیچم گرَم بیازاری . سعدی .من از تو روی نپیچم که شرط عشق آن است که روی در غرض و پشت بر سلام کنند.سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود