روی داد
نویسه گردانی:
RWY DʼD
روی داد.(ن مف مرکب ، اِ مرکب ) مخفف روی داده . بیان کار و کردار. سرگذشت و اتفاق و عارضه و سانحه و حادثه . (ناظم الاطباء). ماجرا. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
وقایع نگار، مورخ، کرونیکلر، تاریخ نویس.