روی هم
نویسه گردانی:
RWY HM
روی هم . [ ی ِ هََ ] (ق مرکب ) جمعاً. مجموعاً. (فرهنگ فارسی معین ). مجموع . (یادداشت مؤلف ) (لغات فرهنگستان ). || چیزی بالای چیز دیگری . (فرهنگ فارسی معین ).
- روی هم رفتن ؛ متراکم شدن . (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
روی هم رفته . [ ی ِ هََ رَ ت َ / ت ِ ] (ق مرکب ) من حیث المجموع . کلاً. (فرهنگ فارسی معین ) (یادداشت مؤلف ).