اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رها جستن

نویسه گردانی: RHA JSTN
رها جستن . [ رَ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) رهایی جستن . خلاصی خواستن :
چو تنگ اندر آمد برش اژدها
همی جست مرد جوان زو رها.

فردوسی .


گر نشد غره بدین صندوقها
همچو قاضی جوید اطلاق و رها.

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.