گفتگو درباره واژه گزارش تخلف رهایی آمدن نویسه گردانی: RHAYY ʼAMDN رهایی آمدن . [ رَ م َ دَ ] (مص مرکب ) آزادی رسیدن . خلاص و نجات پیدا شدن : بند تو است این جسد چرا خوری اندُه گرت بیاید ز بند تنگ رهایی . ناصرخسرو.زین بند گران که این تن تست چون هیچ نیایدت رهایی .ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود