اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ره زدن

نویسه گردانی: RH ZDN
ره زدن . [ رَه ْ زَ دَ ] (مص مرکب ) راه زدن . (یادداشت مؤلف ). دزدی کردن . قطع طریق کردن . سر راه بر کسی گرفتن به قصد دزدی :
بر پله ٔ پیرزنان ره مزن
شرم بدار از پله ٔ پیرزن .

نظامی .


دل به عیّاری ببردی ناگهان از دست من
دزد در شب ره زند تو روز روشن می بری .

سعدی .


رجوع به راه زدن در همه ٔ معانی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.