گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ره سپردن نویسه گردانی: RH SPRDN ره سپردن . [ رَه ْ س ِ پ َ / پ ُ دَ ] (مص مرکب ) راه سپردن . درنوشتن راه . درنوردیدن راه . کنایه از رفتن . (یادداشت مؤلف ) : فتنه ره تقدیر وقضا هرگز نسپردتا فکرت او پایه ٔ تقدیر و قضا شد. مسعودسعد.رجوع به راه سپردن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود