اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رهگذر کردن

نویسه گردانی: RHGḎR KRDN
رهگذر کردن . [ رَ گ ُ ذَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گذر کردن . (یادداشت مؤلف ). عبور کردن . گذشتن :
هر آن کس که دانش نیابی برش
مکن رهگذرتا زیی بر درش .

فردوسی .


تو گفتی روی خاقانی است آن طشت
که خون دیده بر وی رهگذر کرد.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.