ریخت و پاش
نویسه گردانی:
RYḴT W PAŠ
ریخت و پاش . [ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در تداول عامه ، خرج زیاد. برج . (از یادداشت مؤلف ). مصرف کردن . اسراف ونفله کاری . گشاده دستی و سخاوت کردن . (از یادداشت مؤلف ). مصرف کردن . اسراف و نفله کاری . گشاده دستی و سخاوت کردن . افراط کردن در پذیرایی . مهمانی مجلل کردن . (از فرهنگ لغات عامیانه ). خرجهای متفرقه . (فرهنگ فارسی معین ). || کارهای درهم و برهم . || اداره ٔ امور مختلف خانه . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.