اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ریسمان بازی

نویسه گردانی: RYSMAN BAZY
ریسمان بازی . [ مام ْ ] (حامص مرکب )شغل و عمل ریسمان باز. (ناظم الاطباء). بندبازی . به معنی بازیگری که غازیان دارباز کنند ۞ . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ) :
دل تو تارک خامی ز آرزو دارد
چو عنکبوت ترا کار ریسمان بازی است .

صائب (از آنندراج ).


رجوع به ریسمان باز شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.