گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ریش کشان نویسه گردانی: RYŠ KŠAN ریش کشان . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) در حال کشیدن ریش . (یادداشت مؤلف ): پیادگان قاضی وی را ریش کشان به محکمه بردند. (یادداشت مؤلف ) : کوسه ٔ کم ریش دلی داشت تنگ ریش کشان دید یکی را به جنگ .؟ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود