اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ریشه

نویسه گردانی: RYŠH
ریشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) ریش و زخم .جراحت . || بیماری رشته و عرق مدنی . (ناظم الاطباء). به معنی رشته که مرضی است . (انجمن آرا) (آنندراج ). نام مرضی است که آن را عرق بدنی گویند. (برهان ). رجوع به رشته شود. || در اصطلاح جانورشناسی زایده هایی است در بدن روی قسمت تحتاتی . (از جانورشناسی عمومی ج 1 ص 248). رجوع به همان صفحه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ریشه وار.[ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) همانند ریشه . بسان ریشه . || لیفی . مانند لیف . (ناظم الاطباء).
ریشه والا. [ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) اسم فارسی سنبل جبلی است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به سنبل جبلی شود.
ریشه شناس . [ ش َ / ش ِ ش ِ ] (نف مرکب ) عارف به اشتقاق و اجزاء ترکیب کننده ٔ واژه و لغت . آنکه ریشه ٔ لغات یعنی اصل آنها را داند. (یادداشت م...
امحاء، برانداختن(از کازواژگان پیشوندی، بر+ان+داخ(ریشه)+ت+ن)
ریشه پرداز. [ ش َ / ش ِ پ َ ](نف مرکب ) اصلاح کننده ٔ ریشه . (آنندراج ) : به باغش دهد ریشه پرداز تاک دو کف آبرو بهر یک مشت خاک . ملا طغرا (از آن...
ریشه شناسی . [ ش َ / ش ِ ش ِ ] (حامص مرکب ) صفت آنکه ریشه ٔ لغات یعنی اصل و ماده ٔ آنهارا داند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به ریشه شناس شود.
ریشه کردن . [ ش َ / ش ِ ک َدَ ] (مص مرکب ) ریشه راندن . ریشه دواندن . (از مجموعه ٔ مترادفات ص 189). رشد و نمو ریشه ٔ نبات . (فرهنگ لغات عامیانه...
ریشه پاییان . [ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) ۞ ریشه پایان . جانوران تک یاخته که ریشه های بسیار دارند. (لغات فرهنگستان ). رجوع به ریشه پایان در جانو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
عشبه چینی، صبرنیه طبی: sarsaparilla در زبان انگلیسی که در درمان سیفلیس، مشهور به مرض آمریکائی کار گیرند.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.