اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زاج

نویسه گردانی: ZʼJ
زاج . (اِخ ) لقب احمدبن منصور حنظلی (محدّث ) است . (تاج العروس ) (منتهی الارب ). و رجوع به احمدبن منصور شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
زاج خشک . [ ج ِ خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زاجی است که از زاج سفید پس از، ازدست دادن تبلور (بوسیله ٔ حرارت ) بدست می آمد. (درمان شناسی د...
60‌. اسمیت4 درباره زاج سفید آورده است که می‌گویند این ماده، جز آنکه در جاهائی در خود چین به دست می‌آمده، از ایران، (K‛un-lun) و تا تسین (Ta Ts‛in) نیز...
● نام علمی زاج سفید: Steoptria - Alon - aloman - alen ● نام‌های دیگر: ـ فارسی: زاک، زاغ، زاج ـ عربی: شب ـ یونانی: خلل‌ القیس ـ هندی: پهتکری ـ ن...
زاج مقطر. [ ج ِ م ُ ق َطْ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ماهیت آن : از جنس زاج اخضر است ، که ماهیت لطیف آن در زمین معدن منعقد میگردد و بهترین ...
زاج رومی . [ ج ِ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام زاج زرد (قلقطار) است . (ترجمه ٔ صیدنه بیرونی ).
زاج بلور. [ ج ِ ب ُ / ب َل ْ لو ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) اسم فارسی شب یمانی (زاج سفید) است . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). و رجوع به مفرد...
زاج جامد. [ ج ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) از جنس زاج اخضر است که در ظاهر معدن رطوبت زاجیه منجمد شده باشد. (مخزن الادویه ). و رجوع به ...
زاج اسود. [ ج ِ اَ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )زاج الاساکفه . زاج مطبوخ . رجوع به این دو لغت شود.
زاج اصفر. [ ج ِ اَ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زاج زرد که بهندی کسیس نامند. ماهیّت آن ، بهترین اقسام زاجات و افضل آن ذهبی و درخشنده ٔ آ...
زاج ابیض . [ ج ِ اَ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بفارسی زاج سفید و بیونانی خلل القیس [ قلقدیس ] و بهندی بهتگری نامند. ماهیت آن چیزی سفید...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.