اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زاده ٔ طبع

نویسه گردانی: ZʼDH ṬBʽ
زاده ٔ طبع. [ دَ / دِ ی ِ طَ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) مولود طبع. محصول قریحه و کنایه از شعر است :
خود تو میدانی که زاده ٔ طبع و فرزند خیال
بس گرامی تر ز زاده ٔ مادر فرزند و زن .

خاقانی .


زاده ٔ طبع منند ایشان که خصمان منند
آری آری گربه هست از عطسه ٔ شیر ژیان .

خاقانی .


و رجوع به زاد خاطر و زاده ٔ خاطر و زاده ٔ دهن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.