اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زار آمدن

نویسه گردانی: ZʼR ʼAMDN
زار آمدن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) زار آمدن کار؛ زار شدن . نابسامان شدن و آشفته گشتن آن :
شهنشاه را کار زار آمدی
ز خاقان و فغفور یار آمدی .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.