اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زار شدن

نویسه گردانی: ZʼR ŠDN
زار شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ضعیف شدن . رنجور شدن :
شاد بودی ببانگ زیر و کنون
زار و نالان شدی و زرد چو زریر.

ناصرخسرو.


|| بخواری و زبونی افتادن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.