گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زاری نویسه گردانی: ZʼRY زاری .(ع ص ) عتاب کننده . (تاج العروس ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || تهمت زننده . عیب گیرنده . (تاج العروس ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) : یا ایها الزاری علی عمرقد قلت فیه غیر ما تعلم .کعب اشقری (از تاج العروس ) (اقرب الموارد). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی ظاری ظاری . (ع ص ) گزنده . عاض . ذئب ضاری ذئب ضاری . [ ] ( ) ۞ . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود