اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زاری کردن

نویسه گردانی: ZʼRY KRDN
زاری کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گریه و ناله کردن . نالیدن . گریستن :
مستی مکن که نشنود او مستی
زاری مکن که نشنود او زاری .

رودکی .


شو تا قیامت آید زاری کن
کی رفته را بزاری بازآری .

رودکی .


راست که افتادی و ز خواب و ز خور ماند
آنگه زاری کنی و خواهش و زنهار.

ناصرخسرو.


لابه و زاری همی کردند و او
از ریاضت گشته در خلوت دوتو.

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
گریه و زاری کردن . [ گ ِرْ ی َ / ی ِ وُ ک َ دَ] (مص مرکب ) گریه کردن توأم با آه و ناله . شیون کردن : و این جادوان دست بریده پیش آن جا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.