اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زاغ دل

نویسه گردانی: ZʼḠ DL
زاغ دل . [ دِ ] (ص مرکب ) کنایه از سیاه دل که قساوت داشته باشد. (آنندراج ) :
زاغ دلان را نفس شوم ده
مغز غلیواژ و سر بوم ده .

امیرخسرو دهلوی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.