اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زاغ رنگ

نویسه گردانی: ZʼḠ RNG
زاغ رنگ . [ رَ ] (ص مرکب ) برنگ زاغ . کنایت از شب و هر چیز سیاه :
برآمد زاغ رنگ و ماه پیکر
یکی میغ از فراز کوه قارن .

منوچهری .


چو روز سپید از شب زاغ رنگ
برآمد چو کافور از اقصای زنگ .

نظامی .


همه زیور روم شد زاغ رنگ
بروم اندر آمد شبیخون زنگ . ۞

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.