زانو خم دادن
نویسه گردانی:
ZʼNW ḴM DʼDN
زانو خم دادن . [ خ َ دَ ] (مص مرکب ) زانو زدن . || صبوری و پشتکار داشتن در انجام کاری : ابومعشر... کارد از میان کتاب بیرون آورد و بشکست و بینداخت و زانو خم داد و پانزده سال تعلم کرد تا در علم نجوم رسید بدان درجه که رسید. (چهارمقاله ٔ عروضی چ معین ص 91).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.