اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زانو شکستن

نویسه گردانی: ZʼNW ŠKSTN
زانو شکستن . [ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) به ادب نشستن . (آنندراج ) :
در باغ بهرمشق ستم هر بنفشه ای
پیش خط سیاه تو زانو شکسته است .

داراب بیک جویا (از آنندراج ).


و رجوع به زانو زدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.