گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زبان بربستن نویسه گردانی: ZBAN BRBSTN زبان بربستن . [ زَ ب َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) خاموش ماندن . سخن نگفتن . مقابل زبان برگشودن : گشادستی بکوشش دست و بر بسته زبان و دل دهن برهم نهادستی مگر بنهی درم برهم . ناصرخسرو.رجوع به زبان بستن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود