اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبان برگشادن

نویسه گردانی: ZBAN BRGŠADN
زبان برگشادن . [ زَ ب َ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) لب به سخن باز کردن . آغاز سخن کردن :
دل قارن آزرده گشت از قباد
میان دلیران زبان برگشاد.

فردوسی .


زبان برگشاد اردشیر جوان
که ای نامداران روشن روان .

فردوسی .


پس آنگه بزانوی عزت نشست
زبان برگشاد و دهانها ببست .

سعدی (بوستان ).


رجوع به زبان گشادن و زبان گشودن و زبان برآوردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.