گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زبان بستدن نویسه گردانی: ZBAN BSTDN زبان بستدن . [ زَ ب ِ ت َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از خاموش گردانیدن است . (آنندراج ) : نخست از من زبان بستد که طفل اندر نوآموزی چو نایش بی زبان باید نه چون بربط زبان دانش . خاقانی .رجوع به زبان ستدن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود