گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زبان سپید کردن نویسه گردانی: ZBAN SPYD KRDN زبان سپید کردن . [زَ س َ / س ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از اظهار عجز وفروتنی کردن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) : درکف اوصاف او لابه و زاری نطق چو دندان سپید کرد زبان را.شرف شفروه (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود