اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبان گاو

نویسه گردانی: ZBAN GAW
زبان گاو. [ زَ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام نوعی از پیکان تیر شکاری باشد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). نوعی از پیکان تیر است که بزبان گاو شباهت دارد. (آنندراج ). نوعی از تیر بوده شبیه به زبان گاو. (فرهنگ نظام ) :
در آن بیشه که بود از تیر و شمشیر
زبان گاو برده زهره ٔ شیر.

نظامی .


|| نام گیاهی است که گاوزبانش گویند. (برهان قاطع). نام گیاهی است که گاوزبان خوانند و عرق آنرا گیرند و خورند. (آنندراج ). نام گیاهی است دوایی که بیشتر گاوزبان نامیده میشود. (فرهنگ نظام ). گیاهی که گاوزبان نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به گاوزبان و زبان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.