اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبان موی شدن

نویسه گردانی: ZBAN MWY ŠDN
زبان موی شدن . [ زَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مانند زبان موی درآوردن . برای مقصودی زیاد سخن گفتن :
شد زبانم موی و شد مویم زبان
از تظلم این چه بیداد است باز.

خاقانی .


گرچه ز افغان مرا با تو زبان موی شد
در همه عالم منم موی شکاف از زبان .

خاقانی .


زبانش موی شد وز هیچ روئی
بمشکین موی درنگرفت مویی .

نظامی .


و رجوع به زبان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.