گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زبانه زن نویسه گردانی: ZBANH ZN زبانه زن . [ زَ ن َ / ن ِ زَ ] (نف مرکب ) شعله کش . مشتعل . زبانه کش : و آتش خشم بهرامشاه و مؤیدالدین بر قاعده زبانه زن . (بدایع الازمان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود