اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبانی روی

نویسه گردانی: ZBANY RWY
زبانی روی . [ زَ ] (ص مرکب ) کنایه از زشت . بدهیئت . نظیر دیوصورت :
خداوندم زبانی روی کرده ست
سیاه و لفجی و تاریک و رنجور.

منوچهری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.