اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبون کشی

نویسه گردانی: ZBWN KŠY
زبون کشی . [ زَ ک ُ ] (حامص مرکب ) زبون کش بودن . زیردست آزار بودن . مظلوم کشی . حق کشی در مورد زیردستان و مظلومان . رجوع به زبونکش شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.