اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ز پای درآمدن

نویسه گردانی: Z PAY DRʼAMDN
ز پای درآمدن . [ زِ دَ م َ دَ ] (مص مرکب ) مغلوب حریف کشتی و جز آن شدن . عاجز شدن . از کار افتادن . از پا افتادن . زمین گیر شدن . زبون شدن . زیردست شدن :
نترسد آنکه بر افتادگان نبخشاید
که گر ز پای در آید کسش نگیرد دست .

سعدی .


رجوع به «زپای درآوردن » و «پای » و «از پای درآمدن » شود. || مردن . هلاک گشتن . تباه گشتن . رجوع به «پای » شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.