زجر فرمودن
نویسه گردانی:
ZJR FRMWDN
زجرفرمودن . [ زَ ف َ دَ ] (مص مرکب ) منع کردن . بازداشتن . نهی کردن : آنچه فرمودی از زجر و منع اگرچه تربیت است ، طایفه ای بربخل حمل کنند. (گلستان ). || سرزنش . تنبیه . توبیخ : موافق طبع بلندش نیامد و او را زجر فرمود. (گلستان ). ملک را تدبیر او ناپسند آمد و زجر فرمود. (گلستان ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.