گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زحر نویسه گردانی: ZḤR زحر. [ زَ ] (اِخ ) ۞ ابن قیس . از محدثانست . (از منتهی الارب ) (از ترجمه ٔ قاموس ). زحربن قیس گوید، هنگامی که علی (ع ) مضروب گردید من بمدائن رفتم و در آن وقت اهل بیت علی (ع ) در آنجا بسر میبردند. (از تاج العروس ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی زهر مار کردن زهر مار کردن . [ زَ رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خوردن چیزی غیرمرغوب . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کلمه ٔ اهرمنی بمعنی خوردن .(یادداشت بخط مرحوم دهخد... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود