گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زحمت نهادن نویسه گردانی: ZḤMT NHADN زحمت نهادن . [ زَ م َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) تحمل کردن . بار نهادن . سنگینی چیزی را بر دیگری گذاردن : حسن تو زیور تو بس است اینقدر چرابر گوش و سینه ۞ زحمت زیور نهاده ای .نظیری نیشابوری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود