اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زخم چشم

نویسه گردانی: ZḴM CŠM
زخم چشم . [ زَ م ِ چ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زدن چشم . چشم زدن . نگاه بد چشم . چشم زخم :
مبادا چشم کس بر خوبی خویش
که زخم چشم ، خوبی را کند ریش .

نظامی .


رجوع به چشم زدن ، چشم زخم ، و زخم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
چشم زخم . [ چ َ / چ ِ زَ ] (اِمرکب ) ۞ آزار و نقصانی است که بسبب دیدن بعضی از مردم و تعریف کردن ایشان کسی را و چیزی را بهم رسد، و عرب «...
چشم زخم زدن . [ چ َ / چ ِ زَ زَ دَ ] (مص مرکب ) چشم زدن کسی یا چیزی را. آسیب چشم بد رسانیدن به کسی یا چیزی . بچشم کردن (در اصطلاح اهالی س...
چشم زخم دیدن . [ چ َ / چ ِ زَ دی دَ ] (مص مرکب ) آسیب دیدن از چشم بد. زیان و آسیب از چشم شور دیدن : چشم زخمی را که دید اقبالها بیند چنانک ...
چشم زخم رسانیدن . [ چ َ / چ ِ زَ رَ / رِ دَ ] (مص مرکب ) کسی یا چیزی را از اثر چشم بد آسیب رسانیدن . نظر زدن . با چشم صدمه زدن : و سپهر شوخ ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.