اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زخم گران

نویسه گردانی: ZḴM GRʼN
زخم گران . [ زَ م ِ گ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )ضربت سخت و سنگین . بسختی زدن و نواختن :
بینی آن زخم گران بر سر کوس
لرزه و دل سبکی بر علم است .

خاقانی .


|| زخم گران خوردن ؛ ضربت شدید خوردن . سخت مضروب شدن . بشدت خسته و مجروح گردیدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
زخم گران زدن . [ زَ م ِ گ ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) بشدت ضربت زدن . جراحت سخت وارد کردن : بسکه خوردم بس زدم زخم گران دل قوی تر بوده ام از دیگ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.