اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زخمه ساختن

نویسه گردانی: ZḴMH SAḴTN
زخمه ساختن . [ زَ م َ / م ِ ت َ ] (مص مرکب ) نواختن . ساختن آهنگ . زخمه زدن . زخمه سازی :
بالای مدیح تو سخن نیست
کس زخمه نساخت برتر از بم . ۞

خاقانی .


مطرب چه زخمه ساخت که در پرده ٔ سماع
بر اهل وجد و حال در های و هوی ببست .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.