اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زد و گیر

نویسه گردانی: ZD W GYR
زد و گیر. [ زَ دُ ] (اِمص مرکب ) بمعنی مصدری است . (آنندراج ). زدن و گرفتن . جنگ و درگیری . درگیر شدن و نبرد کردن :
رسیده تا مداین با زد و گیر
کشیده پور خاقان را به زنجیر.

امیرخسرو (از آنندراج ).


هرچند که آمد به میان پای نگاهت
مژگان تو پیوسته بهم در زد و گیر است .

ثابت (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.