زرافشان کردن
نویسه گردانی:
ZRʼFŠAN KRDN
زرافشان کردن . [ زَ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زرافشان فرمودن . نثار کردن زر میان مردم . پاشیدن سکه های زرین میان مردم . بخشیدن زر بمردم شادی را، چنانکه در عروسی های بزرگان کنند : از اول دهلیز و آستانه تا به موضع منزل عروس بر مهد زرافشان می کردند. (تاریخ طبرستان ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.