اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زر اندودن

نویسه گردانی: ZR ʼNDWDN
زر اندودن . [ زَ اَ دو دَ ] (مص مرکب ) زرنگار کردن و ملمع کردن . (ناظم الاطباء). زراندود کردن :
نگهبان این مارپیکر درفش
زراندود برپرنیان بنفش .

نظامی .


من که مسم را به زراندوده اند
می کنم آنها که نفرموده اند.

نظامی .


رجوع به زراندود، زراندود کردن و زراندوده شود. || زراندوختن . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.