زرین
نویسه گردانی:
ZRYN
زرین . [ زَرْ ری ] (ع اِ) مرغی است سپید. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۰۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
زرین نعل . [ زَرْ ری ن َ ] (ص مرکب ) که نعلش از زر ساخته باشد : چه عجب کآفتاب زرین نعل کوه را سنگ داد و کان را لعل .نظامی .
شهر زرین . [ ش َ رِ زَرْ ری ] (اِخ ) شهری بوده است از عمارات حضرت سلیمان . (آنندراج ) : سوارش در نظر از قصر ایوان بود چون شهر زرین سلیمان . اس...
گاو زرین . [ وِ زَ / زَرْ ری ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صراحی که بشکل گاو از طلا سازند. خم شراب : چند خواهی ز آهوی سیمین گاو زرین که میخورد ...
زرین ملک اثر محمدعلی نقیب الممالک در دوران حکومت ناصرالدین شاه به دلیل ویژگیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داستان جان دیگری گرفت و آثار ادبی برجستهای ...
زرین کمر. [ زَرْ ری ک َ م َ ] (اِ مرکب ) کمر زرین . کمربند زرین . کمربندی ساخته از طلا : بدو داد پرمایه زرین کمربهر مهره ای درنشانده ، گهر. فردو...
خواص درمانی اسانس گیاه Dracocephalum Kotschyi (اسامی محلی زرین گیاه، آغ باش، ...) اعتقاد بر این است که گیاهان داروئی از منابع مهم مواد شیمیایی با اثرا...
نان زرین . [ ن ِ زَرْ ری ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب عالمتاب . (برهان قاطع) (آنندراج ). آفتاب . (ناظم الاطباء).
نعل زرین . [ ن َ ل ِ زَرْ ری ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نعلی که از طلا ساخته باشند.- نعل زرین بر اسب زدن ؛ کنایه از کمال نمودن . (آنندراج ...
گوی زرین . [ ی ِ زَرْ ری ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گوی که از زر باشد. || آفتاب . خورشید. شمس . رجوع به گوی زر شود.
مرغ زرین . [ م ُ غ ِ زَرْ ری ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مرغی است برابر ماکیان مشابه به شکل دراج و اندکی به طاوس نیز مشابهتی دارد و پروبال...