اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زرین درفش

نویسه گردانی: ZRYN DRFŠ
زرین درفش . [ زَرْ ری دَ / دِ رَ ] (اِمرکب ) درفشی ساخته از زر. علَمی از طلا :
ستاده ملک زیر زرین درفش
ز سیفور بر تن قبای بنفش .

نظامی .


ز بس پرنیانهای زرین درفش
هوا گشته گلگون و صحرا بنفش .

نظامی .


|| کنایه از شعاع آفتاب :
همی چاره جست آن شب دیر باز
چو خورشید بنمود چینی طراز
برافروخت از کوه زرین درفش
نگونسار شد پرنیانی بنفش .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.