گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زرین قدح نویسه گردانی: ZRYN QDḤ زرین قدح . [ زَرْ ری ق َ دَ ] (اِمرکب ) نرگس سپید و زرد. (ناظم الاطباء) : کند روشن به نرگس چشم مستان نهد زرین قدح در صحن بستان .خواجوی کرمانی (گل و نوروز). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی قدح زرین قدح زرین . [ ق َ دَ ح ِ زَرْری ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نرگس . (ناظم الاطباء). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود