زمان
نویسه گردانی:
ZMAN
زمان . [ زُم ْ ما ] (ع ص ، اِ) صاحب منتهی الارب در ذیل «ز م م » آرد: زمان کرمان گیاه بالیده و بلند. ولی ظاهراً زمام است که تحریف شده است . رجوع به زُمّام شود.
واژه های همانند
۶۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
چم زمان . [ چ َ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 31 هزارگزی باختر الیگودرز و یک هزارگزی خاور راه آهن اراک...
ده زمان . [ دِه ْ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سربند پایین بخش سربند شهرستان اراک در 32هزارگزی جنوب باختری آستانه . دارای 135 تن سکنه ا...
زمان سنج . [ ز َ ن ْ س َ ] از به هم چسبیدن دو واژه ی زمان + سنج ساخته شده است. برابر پارسی واژه ی کرُنومِتر (Chronometer) می باشد، همچنانکه واژه ی کرُ...
اسم واژه ای عربی و زمان پارسی است و جایگزین پارسی، این است: نامزمان nâmzamân (نام + زمان) **** فانکو آدینات 09163657861
قید زمان هنوز، در اصطلاح دستوریان، قید زمان مختص و مفرد است و اهل لغت آن را “تاکنون” و “تا حالا” و “تا این زمان” معنی میکنند. اما باید توجه داشت که ه...
(در دستور زبان) زمان واژه ای پارسی و حال عربی است و جایگزین پارسی، این است: اواهس ávâhas (پارتی) **** فانکو آدینات 09163657861
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
گشت زمان . [ گ َ ت ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) گشت زمانه صرف دهر. گردش روزگار : نه گشت زمانه بفرسایدش نه این رنج و تیمار بگزایدش . فردو...
واحد زمان . [ ح ِ دِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای سنجش زمان به کار میرود. واحد اصلی زمان در دستگاه S.T.M و S.K.M و S.G.C...
حاجی زمان . [ زَ ](اِخ ) شاعری از مردم شیراز. وی شغل کفاشی داشت و دکان او مجمع فضلا و ادبای عصر بود. بیت ذیل از اوست :جام بلور از خم شراب ...