زمین خوردن
نویسه گردانی:
ZMYN ḴWRDN
زمین خوردن . [ زَ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) به زمین افتادن . سقوط. بر زمین افتادن نه به اراده . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || تنزل فاحش کردن بها و قیمت چیزی ناگهان . سخت تنزل کردن بهای چیزی . سخت بی مشتری شدن چیزی که پیش پرمشتری بود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.