اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زنده نام

نویسه گردانی: ZNDH NAM
زنده نام . [ زِ دَ / دِ ] (ص مرکب ) خوشنام . نیکنام . که نامش پایدار و جاویدان باشد. بلندآوازه :
کرد عتبی با کسائی همچنان کردار خوب
ماند عتبی از کسائی تا قیامت زنده نام .

سوزنی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).


جاودان ماند کریم از مدح شاعر زنده نام
زین بود شاعرنوازی عادت و رسم کرام .

سوزنی (ایضاً).


باش ممدوح بسی مادح که ممدوحان بسی
زنده نامند از دقیقی و کسائی و شهید.

سوزنی (ایضاً).


رجوع به ماده ٔ بعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.