اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زنگ آلوده

نویسه گردانی: ZNG ʼALWDH
زنگ آلوده . [ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) زنگ زده . ریم گرفته : دثور؛ زنگ آلوده گردیدن شمشیر. (منتهی الارب ). مقابل شفاف و پاک . کدر و آلوده به زنگار و ریم :
جان زنگ آلوده در صدرش به صیقل داده ام
زان چنان ریم آهنی تیغ یمان آورده ام .

خاقانی .


و رجوع به زنگ و زنگار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.