زهدفروشی . [ زُ ف ُ ] (حامص مرکب ) عمل زهدفروش
: چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد
این چه عیب است بدین بی خردی وین چه خطاست
باده نوشی که در او روی و ریایی نبود
بهتر از زهدفروشی
۞ که در او روی و ریاست .
حافظ.
رجوع به زهد و زهدفروش و دیگر ترکیبهای آن شود.