اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زهر خندیدن

نویسه گردانی: ZHR ḴNDYDN
زهر خندیدن . [ زَ خ َ دی دَ] (مص مرکب ) خندیدن از روی خشم و تلخی :
زهر خندد بخت بد برزورق آن خاکسار
کآتشین قاروره اش بر بادبان افشانده اند.

خاقانی .


عاشق همه زهر خندد از عشقت
گر عشق اینست از این بتر خندد.

خاقانی .


رجوع به زهرخند شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.